پست 2
انديشه مثبت مانند منبعي از انرژي است که علاوه بر تقويت صاحب انديشه، اطرافيان او هم ميتوانند از فضاي مثبت آن بهره مند شوند.آيا تا به حال از خود پرسيدهايد چرا برخي مردم هر آنچه را که در زندگي ميخواهند، به دست ميآورند؟ تقريبا همه ما نمونههايي از اينطور آدمها را ميشناسيم. کساني که مشاغل خوب دارند، خانههاي بسيار لوکس و مجلل دارند، اتومبيلهاي آخرين مدل سوار ميشوند، از وضعيت فيزيکي خوب و زيبايي برخوردارند و به نظر ميرسد که همه آنها را دوست دارند.اين آدمها معمولا خيلي فرهيخته، باهوش و با استعداد به نظر ميآيند. در مقابل هم کساني هستند که همين ويژگيها و پتانسيلها را دارند اما چيز زيادي به دست نميآورند.واقعا چرا برخي مردم از ديگران موفقترند؟ پاسخ اين پرسش بسيار آسان و مشخص است.انسانهاي موفق، موفقاند چون نگاه و برخوردشان با زندگي درست و مثبت است. بياييد با هم نگاهي به گامها و مراحل کسب مهارت مثبت انديشي داشته باشيم:
گام اول: شما ميتوانيد
شما دقيقا هماني خواهيد شد که فکر ميکنيد هستيد. موفقيت يا عدم موفقيت شما بستگي دارد به طرز تفکر شما از خودتان. اگر به خود بگوييد که هدف يا آرزوي شما غيرممکن است، به آن دست نخواهيد يافت.
اگر بتوانيد فکرتان را در مورد خود و تواناييهاي خود تغيير دهيد، زندگي شما تغيير خواهد کرد. واقعيت اين است که "شما هر کاري را ميتوانيد انجام دهيد" کافيست فقط اين را باور کنيد. مادامي که ايمان به انجام کاري داشته باشيد، هيچ چيز غير ممکن وجود ندارد. افکار خوب به تغييرات مثبت منتهي ميشود و بالعکس.
گام دوم: گفت و گوي دروني
بياييد فرض کنيم شما تصميم گرفتيد وزن کم کنيد، به همين منظور در يک کلاس ورزشي ثبت نام ميکنيد. زمان رفتن به کلاس فرارسيده و شما خستهايد. شروع ميکنيد و با خود ميگوييد که " من خيلي خستهام و نميتوانم باشگاه بروم" اين همان افکار منفي است، چون واقعيت اين است که با وجود يک مقدار خستگي هم ميتوانيد در کلاس حاضر شويد.
به منظور ايجاد انگيزه براي رفتن به باشگاه ورزشي،شما بايد در مورد آن مثبت فکر کنيد تا خود را وادار به رفتن کنيد. براي مثال ميتوانيد به خود بگوييد که من حتي براي 20 دقيقه هم که شده ميتوانم در کلاس حاضر شوم. بعد ميبينيد که وضعيت جسمي و روحي شما به سمت بهبودي حرکت ميکند.
گام سوم: دنيا را عوض کنيد
نکته قابل توجه که در مورد مثبت انديشي وجود دارد مسري بودن آن است. اگر شما مثبت فکر کنيد و افکار دلگرم کننده داشته باشيد، اين طرز تفکر را به اطرافيان خود نيز القا ميکنيد.
کساني را در نظر بگيريد که افرادي بسيار مثبت هستند. اين افراد همواره ديگران را وادار ميکنند به اينکه بهتر باشند. و تماس با اين افراد باعث ميشود بخشي از انرژي مثبت و روحيه شاد آنها به ديگران منتقل شود. به همين ترتيب کساني که منفي باف هستند، سطح انرژي را در وجود ديگران پايين ميآورند و هيچکس تمايلي به معاشرت و همراهي با آنها ندارد.
با داشتن طرز تفکر مثبت،شما ميتوانيد انرژي خوب و مثبت را در اطراف خود نيز پراکنده کرده و جهان را به سمت بهتر شدن تغيير دهيد.
گام چهارم: رد کردن منفيها
هميشه کساني وجود دارند که آيه ياس ميخوانند و انسانها را در انجام اهدافشان دلسرد ميکنند. مثلا تصور کنيد به يکي از بستگان خود ميگوييد که اميدواريد در يک دانشگاه خوب و معتبر پذيرفته شويد و ايشان در جواب شما بگويند:" تو از هوش لازم براي ورود به چنين دانشگاهي برخوردار نيستي" حال اگر شما به اين نداي منفي گوش کنيد، از پرداختن به افکار مثبت باز ميمانيد. پس اگر کسي به شما گفت که نميتوانيد کاري را انجام دهيد، بايد حرفهاي او را کاملا فراموش کنيد.
انسانهاي بدبين خودشان را هم باور ندارند چه رسد به ديگران. بهترين راه مواجهه با انسانهاي بدبين اين است که به آنها اثبات کنيد که اشتباه ميکنند. فقط شما هستيد که ميتوانيد تصميم بگيريد که ميخواهيد چه کسي باشيد و در زندگي چه کارهايي انجام دهيد. اگر تصميم به انجام کاري داريد مطمئن باشيد حتما راهي براي انجام آن وجود دارد.
مثبت اندیشی
نظرات شما عزیزان: